Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6353 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leapfrog
U
باجست وخیز حرکت کردن
leapfrogged
U
باجست وخیز حرکت کردن
leapfrogging
U
باجست وخیز حرکت کردن
leapfrogs
U
باجست وخیز حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sikt
U
باجست وخیز رقص کردن
saltigrade
U
کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
loped
U
جست وخیز کردن
lopes
U
جست وخیز کردن
cavort
U
جست وخیز کردن
lope
U
جست وخیز کردن
cavorted
U
جست وخیز کردن
cavorting
U
جست وخیز کردن
cavorts
U
جست وخیز کردن
loping
U
جست وخیز کردن
frisk
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisked
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisking
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisks
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
skips
U
جست وخیز کردن تپیدن
skipped
U
جست وخیز کردن تپیدن
skip
U
جست وخیز کردن تپیدن
hopped
U
جست وخیز کوچک کردن
hop
U
جست وخیز کوچک کردن
hops
U
جست وخیز کوچک کردن
tumbles
U
جست وخیز کردن پریدن
skylark
U
تفریح وجست وخیز کردن
skylarks
U
تفریح وجست وخیز کردن
tumble
U
جست وخیز کردن پریدن
tumbled
U
جست وخیز کردن پریدن
hopping
U
جست وخیز کوچک کردن
galumph
U
جست وخیز نشاط انگیز کردن
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
frolicking
U
جست وخیز
frolic
U
جست وخیز
frolics
U
جست وخیز
gamboling
U
جست وخیز
gamboled
U
جست وخیز
capriole
U
جست وخیز
tittup
U
جست وخیز
gambolled
U
جست وخیز
gambolling
U
جست وخیز
exultance
U
جست وخیز
gambol
U
جست وخیز
gambade
U
جست وخیز
frolicked
U
جست وخیز
springs
U
جست وخیز
frisking
U
جست وخیز
frisked
U
جست وخیز
saltation
U
جست وخیز
frisk
U
جست وخیز
gambols
U
جست وخیز
skitter
U
جست وخیز
caper
U
جست وخیز
capered
U
جست وخیز
capers
U
جست وخیز
frisks
U
جست وخیز
bound
U
جست وخیز
spring
U
جست وخیز
salience
U
چابکی درجست وخیز
curvet
U
شوخی جست وخیز
saliency
U
چابکی درجست وخیز
friskiest
U
جست وخیز کنان
friskier
U
جست وخیز کنان
coltish
U
جست وخیز کننده
saleintiant
U
درحال جست وخیز
loped
U
بجست وخیز دراوردن
skipper
U
جست وخیز کننده
skippered
U
جست وخیز کننده
skippering
U
جست وخیز کننده
loping
U
بجست وخیز دراوردن
lope
U
بجست وخیز دراوردن
skippers
U
جست وخیز کننده
jumpingly
U
جست وخیز کنان
frisky
U
جست وخیز کنان
saleint
U
درحال جست وخیز
lopes
U
بجست وخیز دراوردن
lope
U
جست وخیز وشلنگ تخته
loped
U
جست وخیز وشلنگ تخته
loping
U
جست وخیز وشلنگ تخته
lopes
U
جست وخیز وشلنگ تخته
sink or swim
<idiom>
U
افت وخیز درکاری داشتن
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sail
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
U
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
loitered
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering
U
معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
skew
U
کج حرکت کردن
move
U
حرکت کردن
sailings
U
حرکت کردن
sail
U
حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
departure
U
حرکت کردن
waggling
U
حرکت کردن
to bear oneself
U
حرکت کردن
get under way
U
حرکت کردن
have way on
U
حرکت کردن
inch
U
حرکت کردن
moves
U
حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
whir
U
حرکت کردن
departures
U
حرکت کردن
to weigh anchor
U
حرکت کردن
moved
U
حرکت کردن
waggle
U
حرکت کردن
waggled
U
حرکت کردن
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
sneaked
U
دزدکی حرکت ه کردن
darting
U
بسرعت حرکت کردن
crabs
U
به پهلو حرکت کردن
crab
U
به پهلو حرکت کردن
zigzagged
U
حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging
U
حرکت زیگزاگی کردن
zigzags
U
حرکت زیگزاگی کردن
zigzag
U
حرکت زیگزاگی کردن
dart
U
بسرعت حرکت کردن
darted
U
بسرعت حرکت کردن
skeet
U
باسرعت حرکت کردن
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
trailed
U
بدنبال حرکت کردن
trailing
U
بدنبال حرکت کردن
trails
U
بدنبال حرکت کردن
infile
U
به ستون دو حرکت کردن
ranges
U
سیر و حرکت کردن
lug
U
سنگین حرکت کردن
lugged
U
سنگین حرکت کردن
lugging
U
سنگین حرکت کردن
lugs
U
سنگین حرکت کردن
pule
U
باصدا حرکت کردن
ranged
U
سیر و حرکت کردن
trail
U
بدنبال حرکت کردن
whirry
U
بعجله حرکت کردن
make leeway
U
حرکت پهلویی کردن
sneak
U
دزدکی حرکت ه کردن
sneaks
U
دزدکی حرکت ه کردن
spanks
U
با سرعت حرکت کردن
spank
U
با سرعت حرکت کردن
larrup
U
سنگین حرکت کردن
underway
U
در حال حرکت کردن
to tail to the tide
U
باجزرومد حرکت کردن
crawfish
U
به پشت حرکت کردن
jink
U
بسرعت حرکت کردن
range
U
سیر و حرکت کردن
spiralled
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
trance
U
باچالاکی حرکت کردن
sail
U
با نازوعشوه حرکت کردن
trances
U
باچالاکی حرکت کردن
sailings
U
با نازوعشوه حرکت کردن
spanked
U
با سرعت حرکت کردن
streaks
U
بسرعت حرکت کردن
submarines
U
زیردریا حرکت کردن
streaking
U
بسرعت حرکت کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
lazier
U
باکندی حرکت کردن
streaked
U
بسرعت حرکت کردن
streak
U
بسرعت حرکت کردن
spirals
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
to make an early start
U
زود حرکت کردن
spiral
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
sailed
U
با نازوعشوه حرکت کردن
to move on
U
واداربه حرکت کردن
spiraling
U
بطورمارپیچ حرکت کردن
laziest
U
باکندی حرکت کردن
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com